پسری که اسیر دختره شد و ...

ساخت وبلاگ
سلام

پسری که اسیر دختره شد و ......
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : روز اول مدرسه,روز اول که میخندیدی,روز اول ماه رمضان 1395,روز اول عید فطر,روز اول ذی الحجه,روز اول عيد قربان,روز اول که دیدمش گفتم,روز اول دانشگاه چه کنیم,روز اول بارداری چگونه است,روز اول عید سعید فطر, نویسنده : nafas6352o بازدید : 12 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 9:24

سلام  تو این 5 ماه کلی حال کردیم خیلی ویلا رفتیم خرید رفتیم بیرون رفتیم عذرا تو تلگرام هر روز بالای 50 بار دوووووست دارم میفرستاد بالای 50 بار و بیشتر اسم منو صدا میکرد  من تو  14 سال زندگی 14 بار اسم خودم رو نشنیدم منو عذرا خیلی خوش بودیم راستی سالروز آشنایی و پیوند ما یعنی 16 خرداد براش یه انگشتر گرفتم خلاصه این 5 ماه یکسره عالی بود  اصلا توقف نداشت عذرا از زندگیش راضی نبود ولی بخاطر بچه اش نمیخواست طلاق بگیره منم از رفتار خانومم راضی نبودم ولی دو تا پسرم چه گناهی کردن خانومم رفتارش سرده این موضوع باعث شد من و عذرا خیلی دلبسنه و عاشق هم باشیم بریم پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas6352o بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 18:13

سلام به عشقم  سلام به نفسم سلام به همه وجودم امروز 473 مین روزیست با هم هستیم هیچ وقت ازت ناراحت نشدم جز چند روز پیش بابت یه موضوع ، که گذشتم تو این مدت خاطرات زیادی داریم  بقول خودت در 9 سال زندگیت این اندازه خاطره نداشتی ما با هم بیرون رفتیم  خرید رفتیم ویلا رفتیم س ک س عاشقانه داشتیم وقتی میگم س ک س عاشقانه ، تو میدونی چی میگم  گاهی وقتا از صبح تا غروب با هم بودیم   یادته اسم منو صدا میکردی و منم جواب میدادم اینجوری  میگفتی محمد رضا میگفتم : جووووووووونم جووووووووووون دلمممممم جووووووووون یادته اگر میگفتم فقط جوووونم قبول نمیکردی یادته می پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : خداحافظ نفسم,خداحافظ نفس,خداحافظ ای همه نفسم, نویسنده : nafas6352o بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 18:13

سلام  قبل از هر چیز یادم رفت بگم عذرا از مهر 94 دیگه سر کار نمیرفتتو این ماه مهمترین اتفاق تولد عشقم بود روز قبلش رفتم بازاربراش یه ساعت خوشگل گرفتم تو ماشینم جاسازی کردم فردا بهش گفتم بیا بریم بیرون گفت اصلا شرایط ندارم منم اصرار نکردم فقط رفتم سر کوچه شون بهونه خرید از سوپرمارکت ، اومد بیرون کادو تولد رو بهش دادم خیلی خوشحال شد و اون رفت و منم رفتم خونه یکی دوبار هم تو این ماه رفتیم ویلا  اون تو خونه خودش اصلا حرف نمیزد منم تو خونه خودم اون تو خونه خودش دلخوشی نداشت منم همینطورالبته هر روز تلگرام و ایمو تصویری  خیلی پیام میدادیم  روزانهاز ت پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas6352o بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 8:32

سلام  تو این ماه اتفاق جالبی افتاد هر روز اس و زنگ و ایمو تصویری حدود 18 بهمن اینا بود نمیدونم چی شد عذرا گفت اس نده الان دقیقا نمیدونم چرا البته اتفاق خاصی نیفتاده بود  منم گفتم باشه اون موقع من هر روز وب مینوشتم  یعنی تموم اتفاقات روزانه رو مینوشتم  روز 22 بهمن تو خونه تنها بودم عذرا چند روز از من خبری نداشت البته من کارای روزانه خودم رو هم تو وب مینوشتم تا اینکه روز 22 بهمن  تو وب یه قصه نوشتم  البته اونجا نگفتم قصه هست اینجوری شروع کردم که 2 روز پیش ، صبح زود کنار ساحل بودم و یه دختر داشت میرفت داخل آب  دیدم همینجور داره میره و دریا طوفانیه رف پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas6352o بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 30 شهريور 1395 ساعت: 8:32

سلام   

در این مابقی تیر 94  

3 بار دیگه رفتیم ویلا 

هر بار خیلی حال کردیم 

از سوار شدن ماشین گرفته تا داخل ویلا 

راستی جشن یک ماهگی رو هم با هم گرفتیم 

ما خیلی خوشحال بودیم بخاطر دوست داشتن هم 

عذرا جووووووووووونم بووووووووووووووس 

دووووووووووست دارررررررررررررمممممم 

پسری که اسیر دختره شد و ......
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas6352o بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 16:05

سلام تو این ماه هم ، هر روز اس و زنگ البته تلگرام شروع کردیم زمانیکه فرصت میکردیم بیرون میرفتیم ویلا میرفتیم خرید میرفتیم جشن دو ماهگی گرفتیم  یه روز خانم و دو پسرم که ییلاق بودند  من عذرا رو آوردم خونه خودم روز قبل براش یه گردنی گرفتم گردنبند یه قلب داشت  خیلی قشنگ بود اونو تو خونه خودم بهش هدیه دادم و اونروز خیلی خوشحال شد و خودم دور گردنش بستمیه اتفاق دیگه هم افتاد چون خاطره خوبی نیست کلی میگمفامیل عذرا هم جزو زیر مجموعه من بود یه موضوعی به من گفت  منم از عذرا سوال کردم عذرا هم گفت آره من خیلی ناراحت شدم گوشیمو خاموش کردم عذرا اون روز تا پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas6352o بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 16:05

سلام  

دیگه حواسمون بیشتر جم شد 

قرارمون رو یه شهر دیگه میزاشتیم 

اون با سواری خطی میرفت 

منم با ماشین خودم 

اونجا سوار ماشین من میشد 

تو این ماه امتحان داشت 

یکی دو بار ویلا  

همین دیگه 

بوووووووووووووووووووسسسس 

خیللللی دوووووووسسسست دارررررررررررررررم 

پسری که اسیر دختره شد و ......
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nafas6352o بازدید : 1 تاريخ : دوشنبه 29 شهريور 1395 ساعت: 16:05

سلام دوشنبه 18 خرداد 94  صبح زود اومدم بیرون از خونه بلافاصله اس دادم دیدم عذرا هم بیداره و منتظره منه فقط اس دادیم تلفنی نمیتونستیم حرف بزنیم چون شوهرش خونه بود  توراه هم رانندگی میکردم هم اس میدادم رسیدم اداره تو اداره هم اس و گاهی زنگ البته الکی زنگ میزدم محل کار عذرا و یه چیزی رو بهونه میکردماون کارش تموم شد و رفت خونه منم کارم تموم شد و طبق معمول رفتم تو ماشین ادامه قصه رو براش نوشتم  جالب اینجا بود عذرا گفت این قصه روز اول سفره یعنی محمد رضا سفر ماه تو قصه 7 روزه  و باید 7 روز رو بنویسی کلی خندیدم مثلا تو قصه روز اول رفتیم کنار ساحل آنتالیا پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : فال خرداد 94,فال امروز خرداد 94,فرصت برابر خرداد 94,کنسرت بابک جهانبخش خرداد 94,قیمت روز خودرو خرداد 94,اوقات شرعی خرداد 94,فال دوشنبه خرداد 94,روزنامه خرداد 94,فال روزانه خرداد 94,روزنامه ورزشی خرداد 94, نویسنده : nafas6352o بازدید : 24 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:53

سلام  تو این چند روز خرداد 94 هر روز صبح زود میرفتم  اداره توراه اس  بعداز ظهر ها زنگ من خیلی خوشحال بودم راستی به عذرا گفتم من 20 سالمه  عذرا هم گفت من 16 سالمه گفتم من همیشه تو این سن باقی میمونم ههههههههههه گفتم دنیا ارزش حرص خوردن نداره  همش دوست دارم و میخوامت شدید بین ما بود  یه چیز بگم : 150 روز وب رو قبلا نوشتم بخاطر یه موضوعی وب رو حذف کرده بودم الان دارم دوباره وب مینویسم الان مجبورم بصورت ماهانه و یا موضوعی بنویسم عذرا جووووووووووونم خیلی دوست دارررررررررررررررم خیلللللللی میخوااامت بووووووووووووووووس  پسری که اسیر دختره شد و ......ادامه مطلب
ما را در سایت پسری که اسیر دختره شد و ... دنبال می کنید

برچسب : پایان خرداد,خرداد پایان بهار نیست,پایان امتحانات خرداد,پایان امتحانات خرداد 93, نویسنده : nafas6352o بازدید : 3 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 23:53